Monday, March 05, 2012

دیدار - شعری از محمد مختاری


دیدار
شعری از محمد مختاری


امشب در انتهای خیابان
به ناگهان دیدمش.
خاموش و نرم از دم پیشانی‌ام گذشت
و عینکم بخار شد.
تغییر کرد شکل تاریکی.
بی‌اختیار بازگشتم تا بگریزم
دیدم از ابتدای خیابن دوباره می‌آید.

«سحابی خاکستری»، انتشارات توس، 1378

0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Azadegi مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

سایت