دیدار - شعری از محمد مختاری
شعری از محمد مختاری
امشب در انتهای خیابان
به ناگهان دیدمش.
خاموش و نرم از دم پیشانیام گذشت
و عینکم بخار شد.
تغییر کرد شکل تاریکی.
بیاختیار بازگشتم تا بگریزم
دیدم از ابتدای خیابن دوباره میآید.
«سحابی خاکستری»، انتشارات توس، 1378
0 Comments:
Post a Comment
<< Home