Sunday, August 12, 2007

دوری




دوری

هنوز ترکت نکرده
در من می‌آیی، بلورین،
لرزان،
یا ناراحت، از زخمی که بر توزده‌ام
یا سرشار از عشقی که به تو دارم،
چون زمانی که چشم می‌بندی بر
هدیه‌ی زندگی که بی‌درنگ به تو بخشیده ام.

عشق من،
ما همدیگر را تشنه یافتیم
و سرکشیدیم هر آن‌چه که آب بود و خون،
ما همدیگر را گرسنه یافتیم
و یکدیگر را به دندان کشیدیم،
آن‌گونه که آتش می‌کند
و زخم بر تن‌مان می‌گذارد.

اما در انتظار من بمان،
شیرینی خود را برایم نگهدار.
من نیز به تو
گل سرخی خواهم داد.


پابلو نرودا، هوا را از من بگیر خنده‌ات را نه!، ترجمه‌ی احمد پوری، نشر چشمه









madame edwarda (217.219.212.173)
gahi fekr mikonam vaghti kassi hast ke in sheer ha misorayad pass behtere edame bedam chon kalamat hasstan...
31 août 2007, 16:33:28
LikeReplyEditModerate
mohsen (209.172.35.121)
sala mehdi jan.eradatmandam.kheili salam beresoon va bache ha ro beresoon.chakerim.
26 août 2007, 11:21:41
LikeReplyEditModerate
کافه داستان (212.6.32.3)
چهارمین نشریه اینترنتی کافه داستان منتشر شد.
21 août 2007, 06:42:11
LikeReplyEditModerate
Asmar Moosavinia (85.185.226.50)
گاه و بیگاه فرو می شوی
در چاه خاموشی ات
در ژرفای خشم پرغرورت
و چون باز می گردی
نمی توانی حتی اندکی
از آنچه در آنجا یافته ای
با خود بیاوری
پابلو نرودا

شاد و پیروز باشید!
14 août 2007, 07:34:01
LikeReplyEditModerate
Norah Moosavinia (85.185.226.50)
انتخاب زیبایی است ... این کتاب نرودا را خوانده ام . از بابت این شعر سپاسگزارم .
شاداب باشید !
نورا موسوی نیا
13 août 2007, 08:56:23
LikeReplyEditModerate
elham (85.15.56.118)
شعرهای نرودا همیشه پر از خاطره هاست...
12 août 2007, 18:06:24
LikeReplyEditModerate



0 Comments:

Post a Comment

<< Home

Azadegi مطلب را به بالاترین بفرستید: Balatarin

سایت