راستی! دختر همسایه تون شوهر کرد؟
خوابگرد در آخرین پست خودش مطلبی نوشته در باب کامنت گذاری . جالب است . چرا کامنت نمی گذاریم؟چرا؟
اگر یکی از کارکردهای مهم وبلاگ را ارتباط بی واسطه با مخاطب بدانیم ،این کامنت ها می تواند اصلی ترین راه ارتباط باشد ومی تواند در کمترین زمان بیشترین تأثیر را بر روی نویسنده ی وبلاگ بگذارد اما چرا طفره می رویم ؟ شما لطف کنید کامنت های وبلاگ ها و سایت های تخصصی ادبیات را ببینید که حتما می بینید.چند نظر راجع به خود مطلب پیدا می کنید؟
حق می دهم . خودم هم دچار همین خصلت مزخرف رودربایستی هستم . همین دو روز پیش ، ببخشید ، به ساعت نگاه نکرده بودم ، بنابراین می شود : همین سه روز پیش، سه مجموعه داستان از سه نام آشنا ، دست کم در این دنیای مجازی را تا ته خواندم .اما کاش نمی خواندم . در این سه مجموعه فقط یک داستان خوب دیدم و یکی هم کاش قلم را ببوسد و بگذارد کنار . اما چرا هیچ نمی نویسم ؟ شابد از مقابله ی به مثل می ترسم . و این خصلت همه ی ماست . اگر انتقاد دیدیم باید کمین بگذاریم تا حریف ، کی از پشت گردنه پیدایش شود و ما کی با تیغ آخته بر او حمله بریم و پدر_ پدرسوخته اش را درآوریم . نمی توانیم به گاه انتقاد ، بی کینه و بی غرض و مرض ببینیم . باید ابتدا به نام نویسنده نگاه کنیم و بعد مثل سیاسیون ، خط کش بگذاریم و ببینیم این همانی نباشد که فلان جا فلان نظر را در مورد ما داده و بعد با احتیاط و با نظری به آینده ، نظر بدهیم و لبخند یا یک ژست متفکرانه هم از یاد نبریم . نه . تقصیر ما نیست . می خواهیم سری را که درد نمی کند ، دستمال نبندیم . می دانم با نوشتن همین ها هم خیلی ها می شوند دشمن بالقوه تا روزی راز این چند مجموعه از پرده به درافتد و ما هم از آن تیغ ها ، یکی نوش جان کنیم
به هر حال انگار همین بهتر است که برویم در ویلاگ رفیقمان قربان صدقه اش برویم و بپرسیم : راستی!دختر همسایه تون شوهر کرد؟
mehdi marashi (82.115.25.7)
مسعود عزیز از لطفت ممنونم .کاش به انگلیسی نامت را می نوشتی تا می توانستم نامت را کامل بخوانم .به هر حال این هم از اشکالات اینجاست که امیدوارم به زودی حل شود.از شما هم علی عزیزس&#
mahzadeh (62.60.225.2)
ولله دروغ چرا آقا مهدی من یکی از کامنت گذاشتن خیری ندیدم.لینک ما که یکی دوجا بیشتر نیس .کامنت گذاشتن باعث شدبعضی ها لینک مارو هم برداند!!چرا؟ خودم هم هنوزنهفمیدم
اگر یکی از کارکردهای مهم وبلاگ را ارتباط بی واسطه با مخاطب بدانیم ،این کامنت ها می تواند اصلی ترین راه ارتباط باشد ومی تواند در کمترین زمان بیشترین تأثیر را بر روی نویسنده ی وبلاگ بگذارد اما چرا طفره می رویم ؟ شما لطف کنید کامنت های وبلاگ ها و سایت های تخصصی ادبیات را ببینید که حتما می بینید.چند نظر راجع به خود مطلب پیدا می کنید؟
حق می دهم . خودم هم دچار همین خصلت مزخرف رودربایستی هستم . همین دو روز پیش ، ببخشید ، به ساعت نگاه نکرده بودم ، بنابراین می شود : همین سه روز پیش، سه مجموعه داستان از سه نام آشنا ، دست کم در این دنیای مجازی را تا ته خواندم .اما کاش نمی خواندم . در این سه مجموعه فقط یک داستان خوب دیدم و یکی هم کاش قلم را ببوسد و بگذارد کنار . اما چرا هیچ نمی نویسم ؟ شابد از مقابله ی به مثل می ترسم . و این خصلت همه ی ماست . اگر انتقاد دیدیم باید کمین بگذاریم تا حریف ، کی از پشت گردنه پیدایش شود و ما کی با تیغ آخته بر او حمله بریم و پدر_ پدرسوخته اش را درآوریم . نمی توانیم به گاه انتقاد ، بی کینه و بی غرض و مرض ببینیم . باید ابتدا به نام نویسنده نگاه کنیم و بعد مثل سیاسیون ، خط کش بگذاریم و ببینیم این همانی نباشد که فلان جا فلان نظر را در مورد ما داده و بعد با احتیاط و با نظری به آینده ، نظر بدهیم و لبخند یا یک ژست متفکرانه هم از یاد نبریم . نه . تقصیر ما نیست . می خواهیم سری را که درد نمی کند ، دستمال نبندیم . می دانم با نوشتن همین ها هم خیلی ها می شوند دشمن بالقوه تا روزی راز این چند مجموعه از پرده به درافتد و ما هم از آن تیغ ها ، یکی نوش جان کنیم
به هر حال انگار همین بهتر است که برویم در ویلاگ رفیقمان قربان صدقه اش برویم و بپرسیم : راستی!دختر همسایه تون شوهر کرد؟
mehdi marashi (82.115.25.7)
مسعود عزیز از لطفت ممنونم .کاش به انگلیسی نامت را می نوشتی تا می توانستم نامت را کامل بخوانم .به هر حال این هم از اشکالات اینجاست که امیدوارم به زودی حل شود.از شما هم علی عزیزس&#
aliradboy (67.161.93.87)
و شکوه و شکایت . با مزه تر این است که بعضی ها می نویسند ( من به شما لینک دادم اگر شما هم همین کار را بکنید ممنون می شوم )
و شکوه و شکایت . با مزه تر این است که بعضی ها می نویسند ( من به شما لینک دادم اگر شما هم همین کار را بکنید ممنون می شوم )
علی رادبوی (67.161.93.87)
با سلام
در ادامهُ صحبت شما با ید اضافه کنم بعضی از دوستان لطف می کنند کامنت هم می نویسند ولی متاسفانه کامنت ها هیچ ارتباطی به مطلب یا داستان منتشر شده ندارند.اغلب چاق سلامت
با سلام
در ادامهُ صحبت شما با ید اضافه کنم بعضی از دوستان لطف می کنند کامنت هم می نویسند ولی متاسفانه کامنت ها هیچ ارتباطی به مطلب یا داستان منتشر شده ندارند.اغلب چاق سلامت
مسعو&# (80.191.154.98)
سلام داستانت را توی خوابگرد خوندم خیلی خوشم امد موفق باشی عیدت مبارک
سلام داستانت را توی خوابگرد خوندم خیلی خوشم امد موفق باشی عیدت مبارک
mitra (213.217.53.66)
عنيمت مي شمرم و سال نو را به شما نازنين تبريك مي گويم.
بر قرار باشيد.
عنيمت مي شمرم و سال نو را به شما نازنين تبريك مي گويم.
بر قرار باشيد.
mitra (213.217.53.66)
بادرود فراون به آقاي مرعشي
نمي دانم چطور از لطف و عنايت شما تشكر كنم كه اينهمه به وبلاگ من توجه داريد . همه ي ما كه دغدغه ادبيات داريم از يك جنس و از يك رنگيم . فرصت را همين جا غني&
بادرود فراون به آقاي مرعشي
نمي دانم چطور از لطف و عنايت شما تشكر كنم كه اينهمه به وبلاگ من توجه داريد . همه ي ما كه دغدغه ادبيات داريم از يك جنس و از يك رنگيم . فرصت را همين جا غني&
مهدی & (82.115.25.7)
گفتم که احسان جان . متاسفانه من بدتر از بقیه محافظه کارترم . مسخره است . نه؟
گفتم که احسان جان . متاسفانه من بدتر از بقیه محافظه کارترم . مسخره است . نه؟
ف ل ش (62.220.96.232)
مهدی جان بد نبود که می گفتی چه داستان هایی خوب بود و چه داستان هایی بد. به هر حال باید از یک جا شروع کرد. این طور نیست؟
مهدی جان بد نبود که می گفتی چه داستان هایی خوب بود و چه داستان هایی بد. به هر حال باید از یک جا شروع کرد. این طور نیست؟
نوشا (217.172.105.2)
وبلاگ نویسی...پایان مخاطب
وبلاگ نویسی...پایان مخاطب
ولله دروغ چرا آقا مهدی من یکی از کامنت گذاشتن خیری ندیدم.لینک ما که یکی دوجا بیشتر نیس .کامنت گذاشتن باعث شدبعضی ها لینک مارو هم برداند!!چرا؟ خودم هم هنوزنهفمیدم
posted by Mehdi Marashi @
| 6:23 PM
0 Comments:
Post a Comment
<< Home